برایت من خدا را آرزو دارم !
دلم گرم خداوندیست
که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد ،
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم !
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم …
برایت من خدا را آرزو دارم !
زندگی مسابقه نیست /زندگی یک سفر است /و تو آن مسافری باش /که در هر گامش /ترنم خوش لحظه ها جاریست دعایت می کنم، عاشق شوی روزی /بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
دلم گرم خداوندیست
که با دستان من گندم برای یاکریم خانه میریزد ،
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که میخواند مرا با آنکه میداند گنهکارم !
دلم گرم است ، میدانم بدون لطف او تنهای تنهایم …
برایت من خدا را آرزو دارم !